سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غم به دور - فدای خاک پای مادر


ساعت 12:32 صبح چهارشنبه 86/10/26

- ترکه پسرش رفته بوده زیر ماشین، با سنگ میزنه درش بیاره!

- به ترکه میگن با صداقت جمله بساز،میگه: داشتم با تلفن صحبت میکردم یهو صدا قطع شد!

- ترکه به دوستش میگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما ماشین کار میکنه یا نه. اصغر میره عقب ماشین، میگه: کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه، کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه...!

- به ترکه میگن سه تا میوه نام ببرکه با سین شروع بشه میگه: سیب، سیر، سحر! میگن: سحر که میوه نیست؟! میگه: نمیدونی چه هلوییه!

- ترکه میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره!!

- ترکه زنگ میزنه خونه رفیقش میگه: غضنفر! من لهجی دارم؟ رفیقش میگه: آره!‌میگه: پس گحط کن دوباره میگیرم!

- اواهه میخوره زمین، میگه: اِوا! تو هم جاذبه!

- ترکه با ماشین میره تو دره، بهش میگن: چی شد بابا؟ چرا افتادی تو دره؟ میگه: والله ما داشتیم تو جاده با ماشین میرفتیم، هی جاده پیچید، من پیچیدم، ‌دوباره جاده پیچید، باز من پیچیدم،‌یهو جاده پیچید، من نپیچیدم!

- ترکه و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمی‌زدند. زن ترکه وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای ترکه می‌گذاره که: منو فردا ساعت 6 بیدار کن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، ‌می‌بینه ترکه براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو زنیکه خر! ساعت شیشه!

- ترکه از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!

- ترکه میفته تو جزیره آدم خورا، آدم خورا می‌گیرنش، رئیسشون میگه: اینا رو پوستشون رو میکنیم باهاش قایق درست میکنیم. ترکه هم یه چاقو ور میداره می‌گذاره رو شکمش، میگه: جلو نیاید وگرنه ‌قایقتونو سوراخ میکنم!

- تلویزیون داشته گل خداداد عزیزی رو به استرالیا نشون میداده، ترکه تماشا می‌کرده. دو سه بار که صحنه آهسته گل رو نشون میدن، ترکه شاکی میشه، میگه: ‌حالا اونقدر نشون بده تا اون دروازه بان بگیردش!

- ترکه خودشو دار می‌زنه، بعلت ضربه مغزی می‌میره!  میان می‌بینند با کِش خودشو دار زده!

- یه جایی جشن بوده، ترکه همینجوری میره تو و شروع میکنه به رقصیدن و بخور بخور. یکی ازش میپرسه: ببخشید! شما رو کی دعوت کرده؟ ترکه میگه: من از خونواده عروسم. یارو میگه: ببخشید، ولی اینجا جشن تولده!

- ترکه تو مسابقه بیست سوالی شرکت میکنه، قبلش بهش میگن جواب بیسکویته، ولی تو همون اول نگو، اولش یه چند تا سوال کن که ضایع نشه. ترکه میگه باشه و میره تو مسابقه، میپرسه: آقا، یک کویته؟! یارو میگه: نه. میگه: دوکویته؟ همینجوری میگه تا میرسه به نوزده کویت! یارو میگه: من یه راهنمایی بهتون میکنم، با چایی هم میخورنش. ترکه میگه: آاااهان پس بگو، ‌قنده؟!

- یارو زبونش میگرفته میره داروخونه میگه: آقا اشپیل داری؟ میگه: اشپیل دیگه چیه؟ میگه: بابا اشپیل دیگه. یارو میگه: یعنی چی؟  درست تلفظ کنین من بفهمم. یارو میگه: بابا جان اشپیل، دیگه! یارو میگه: آقا من که نمیفهمم شما چی میگین، بگذارین به همکارم بگم شاید اون بفهمه. رفیق یارو هم زبونش میگرفته، میاد. بهش میگه: آقا اشپیل دارین، یارو هم میره براش یه چیزی میاره بهش میده و میره، بعد همکارای یارو ازش میپرسن: این چی میخواست؟ میگه: اشپیل! میگن: بابااین اشپیل دیگه چه کوفتیه!؟ اصلاً برو یکم از این اشپیل ور دار بیار ببینیم چیه. یارو میره و بر میگرده میگه: اشپیل تموم شد!

- عربه میره مغازه با لهجه میگه:‌آقا رُبععع دارین؟ یارو میگه:‌داریم، ولی نه به این غلیظی!

- ترکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش، میگه: عزیزم من لهجه دارم؟ دختره میگه: آره. ترکه میگه: پس من قطع میکنم دوباره میگیرم!

- ترکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش، باباش ور میداره، هول میشه میگه: ببخشید توپمون افتاده!

- شیره‌ایه میخواسته تاکسی بگیره، ‌به یک تاکسی میگه: مُشتقیم! تاکسیه،‌پنج متر جلو تر نگه میداره. یارو میگه:‌ای بـابـا! من که می‌خواستم اونجا پیاده شم!

- ترکه تو مسابقه بیست سوالی شرکت میکنه، قبل از مسابقه بهش میگن: ببین جواب ژاندارمریه ولی همون اول نگی که ضایع بشه، یه چند تا سوال اولش بکن بعد جوابو بگو. مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: جانداره؟
 مجریه میگه: نه. ترکه میگه: مِریه؟ میگه: نه. ترکه میگه: جاندارمریه؟

-از ترکه میپرسن اسم کوچیک فردوسی چیه؟میگه: میدان!!

- ترکه تو اتوبوس واستاده بوده، یهو میبینه بند کفشش بازه. به کنار دستیش میگه: آقا قربون دستت، ‌یک دقیقه این میله رو نگردار من بند کفشم رو ببندم!

- یارو ترکه تو جبهه پشت ضد هوایی بوده میزنه یه هواپیما رو میندازه. خلبانه با چتر نجات میپره بیرون، ترکه میگه: بچه‌ها در رین صاحابش اومد!

- عربه هی میگوزیده، بعدش یک لیوان آب میخورده. ازش میپرسن: چرا هی بعد از گوزیدن آب میخوری؟ میگه: ولک، اگه آب نخورم که گرد و خاک میشه!
- ترکه میره راهپیمایی، می‌بینه شلوغه برمیگرده!

- ترکه 19 تا بچه داشته،‌بهش میگن: چرا یک بچه دیگه نمیاری، رُند شه؟! میگه: فرزند کمتر، زندگی بهتر!

- ترکه میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ ترکه میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!

- دو تا ترکه میرن یک رستوران کلاس بالا، ‌دو تا کوکا سفارش میدند‌، بعد هم یکی یک ساندویچ از کیفشون درمیارند، ‌شروع می‌کنند به خوردن. گارسونه میاد میگه: ‌ببخشید،‌شما نمی‌تونید اینجا ساندویچ خودتونو بخورید. ترکا یک نگاهی به هم می‌کنند، ‌ساندویچاشونو باهم عوض می‌کنند!

- ترکه 10 تومن میندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده،‌یک ماشین میزنه بهش، درب و داغونش میکنه. همون وقت یک بابای دیگه‌ای داشته یک پولی مینداخته تو همون صندوق، ‌ترکه با حال زار پامیشه، ‌میگه: آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه!

- ترکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش،‌بابای طرف گوشی رو برمیداره، هول میشه میگه: ‌ساعت شانزده و پنجاه و چهار دقیقه!

- کرده تو کردستان پونزده نفرو می‌کشه، تو دادگاه به حداکثر مجازات محکوم میشه. می‌گیرن شلوارشو درمیارن،‌پاش استرچ می‌کنند!

- مامانه داشته واسه بچش لالایی میخونده. بعد از یه ربع، بچهه میگه: خوب مامان خفه شو میخوام بخوابم!

- لره ساعت خریده بوده، رفیقش هی ازش میپرسید ساعت چنده. آخرش لره شاکی میشه، میگه: حالا آنقدر بَپِرس بَپِرس تا بَرینی توش!

- ترکه میخواسته هواپیما بدزده، میره تو کابین خلبان، تفنگ میگذاره رو شقیقه خلبان، میگه: یا میری آمریکا یا...بوم!

-به ترکه میگن با اسدا.. جمله بساز،میگه:این انگشت رو میبینی اصا دولا نمیشه!!

- به لره میگن چندتا تن ماهی  نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، ‌تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!

- ترکه میره رستوران سفارش چلوکباب میده، گارسون میپرسه: برگ باشه یا کوبیده، ترکه میگه: اونش به تو مربوط نیست!!

-به ترکه میگن با کنگو جمله بساز، میگه: این کارو نکن گو!!

- ترکه میخواسته خودکشی کنه یه تیر به مغز خودش شلیک میکنه، نیم ساعت بعد میمیره! از همه دنیا دانشمندا جمع می‌شن که ببینید قضیه این چی بوده، ‌بعد از دوسال تحقیق می‌فهمند که تیره تو این مدت داشته دنبال مغزیارو میگشته!

- به ترکه میگن اگه همه دنیا رو بهت بدن چی کار میکنی؟‌میگه: میفروشم میرم خارج!

- یه یارو میره زیر غلطک، ترکه میره خبر مرگش رو به خانوادش بده. میره در خونشون به پسر یارو میگه: بابات چه جوری بود؟ میگه: دراز وباریک. ترکه میگه: حالا دیگه صاف وپهنه!

-ترکه مجرم بوده، محکوم به اعدام میشه، میگه: آخه چرا میخوایید منو اعدام کنید؟ میگن: برا اینکه بقیه درس عبرت بگیرن،ترکه میگه: نمیشه بقیه رو اعدام کنین تا من درس عبرت بگیرم؟!

- به ترکه میگن با رضا جمله بساز، میگه: من و حسن و حسین رفتیم پارک. میگن: پس رضاش کو؟ میگه: آخه رضا کارداشت، نیومد!

- ترکه داشته بالای یک ساختمون پنجاه طبقه کار می‌کرده، یهو یکی ازون پایین داد میزنه: هوی غضنفر!
 خونتون آتیش گرفته،‌زن و بچت سوختن،‌مردن! ترکه هم میگه: دیگه این زندگی برای من معنی نداره، خودشو ازون بالا پرت میکنه پایین. همینجور که داشته می‌افتاده،‌یهو به خودش میگه: اِااه.. من که بچه ندارم! دوباره یخورده میره، یهو میگه: اِاِاه.. منکه زن ندارم! میرسه نزدیکای زمین،‌میگه: اِاِااه..! منکه غضنفر نیستم!

- ترکه تلویزیونشون روشن نمیشده، میزنه کانال دو، هُل میده!

- ترکه سوار یه خره عکس میگیره. عکس رو میفرسته برای مادرش،‌زیر عکسه مینویسه: سلام بر ننم،‌بالایی منم!

- دو تا لره با هم میرن هتل، ‌یکیشون رفته بوده توالت فرنگی،‌یه دفعه اون یکی سرمیرسه، میگیره میزنه دهن یارو رو سرویس میکنه. ملت همه جمع میشن، ‌میگن: چی شده؟ چرا این بدبخت رو میزنی، ‌مگه چیکار کرده؟ میگه: مُو دو روزه داُرم از ای چشمه اُو‏ْ مخورم، ای اومد ریده مینِش!

- ترکه دو تومنیش میفته تو جوب، یه پنج تومنی از تو جوب ور میداره، سه تومن میندازه تو جوب!

- عربه میگوزه، کونش رگ به رگ میشه!

- ترکه داشته میرفته ماشین بخره،‌زنش ازش می‌پرسه: داری کجا میری؟ میگه: دارم میرم ماشین بخرم. میگه: ایشاالله بگو. ترکه میگه: برو بابا دلت خوشه! ماشین خریدن که ایشاالله گفتن نداره. از قضا میره تو راه پولشو میدزدن. دست از پا دراز تر بر میگرده خونه‌، در میزنه. زنش میگه: کیه؟ ‌میگه: ایشالله منم!

- ترکه میفته تو جوب زنگ میزنه، عربه میره در رو باز میکنه!

- به عربه میگن تو چقدر خری! میگه: آقام معرکس!

- به ترکه میگن خر بهتره یا گاو میگه: گاو.. میگن چرا؟ میگه:‌آخه آدم خوب نیست از خودش تعریف کنه!

- ترکه نشسته بوده تو تاکسی که یک زنه خیلی چاق سوار میشه. ترکه برمی‌گرده به زنه میگه: می‌بخشید خانم، اسم شما چیه؟ زنه با عشوه ‌میگه: غنچه! ترکه میگه: وای تو باز بشی چی میشی؟!

- ترکه میره نونوایی، هیچکی هم تو صف نبوده، میگه: آقا دو تا نون بده. شاطره با خودش میگه این بابا ترکه، بگذار یکم سرکارش بذاریم! میگه: آقا نوبتو رعایت کن، برو آخر صف وایسا!  ترکه یکم نگاه میکنه‌میبینه کسی نیست، ‌دوباره میگه: برادر دو تا نون بده، ‌چرا اذیت میکنی؟  دوباره شاطره میگه: ‌بابا این همه آدم تو نوبته، برو ته  صف وایسا! ترکه شاکی میشه، یه سنگ ور میداره میزنه سر تا سر شیشه مغازه  رو  میشکنه. شاطره داد می‌زنه: هوی! شیشه رو چرا میشکنی!؟ ترکه میگه: این همه آدم اینجا وایسادن، چرا خر منو چسبیدی؟!

- ترکه ده هزار تومن تو جیبش بوده  می‌خواسته بره عرق بگیره.  تو راه نیرو انتظامی رو میبینه، پولا روپرت میکنه تو جوب!

- ترکه چراغ علاالدین پیدا میکنه، شروع میکنه تمیز کردنش که یه دفعه غوله از توش در میاد و میگه: من غول چراغم هرچی میخوای آرزو کن تا برات برآورده کنم! ترکه هم ازون حزبلای تیر بوده، میگه: برو قدس رو آزاد کن! غوله میگه: بابا دمت گرم! ما رو با این اسرائیلیا در نیانداز، اینا خطرناکن، بمب اتمی دارن، آمریکا پشت سرشونه، سر جدت یه چیز دیگه بگو! ترکه یکم فکر میکنه، میگه: باشه، ‌بیا یه کاری کن دیگه به ما ترکا نگن خر! یهو غوله شروع می‌کنه بند و بساطش رو جمع  جور میکنه که بره، ترکه بهش میگه: هوی! کجا داری میری؟! میگه: قربونت! میرم همون قدس روآزاد کنم!

- ترکه میره کتابفروشی میگه: آقا کتاب ترکها آدم میشوند رو دارین!؟ یارو میگه: نه آقا ما کتاب تخیلی نداریم!


¤ نویسنده: میلاد

نوشته های دیگران ( )

3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
0

:: بازدید دیروز ::
4

:: کل بازدیدها ::
33826

:: درباره من ::

غم به دور - فدای خاک پای مادر

میلاد
شاده شادم و همیشه از غم دوری میکنم در حالی که غم دور من زیاده من همیشه دوست دارم که به همه معنی دوستی واقعی رو نشون بدم اگه باور نمی کنی امتحان کن.

:: لینک به وبلاگ ::

غم به دور - فدای خاک پای مادر

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

مادر[17] . طنز[11] .

:: آرشیو ::

طنز
زمستان 1386

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

ساغر هستی

:: لوگوی دوستان من::









::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::